یکم حرفم دارم با برادر احمد با اینکه بعضی از طعنه ها گفتن نداره"حاج احمد یادتان هست ان روزی که با عصای زیر بغلت رفتی دارخوین تا برای بچه ها سخنرانی کنی؟انجا گفتی که ما از تهران امدیم و با هم عهد بستیم تا خرمشهر را از دست دشمن نگریم برنگردیم و گفتی که چند بار دستور دادن که برگردیم عقب ولی شما این کار نکردید "یادتان هست ان روزها بعضی از بچه ها حرف از مرخصی و تسویه میزدند "که به انها گفتی کجا میخواین برگردید "ناموس شما را بردند همه چیز شما را بردند حالا هم میخوای تسویه کنی و در اخر به همه گفتید که امروز برای ما عاشوراست"و در اخر هم گفتی خدایا راضی نشوکه حاج احمد زنده باشه و ببینه ناموس ما,خرمشهر ما توی دست دشمن باقی مونده خدا یا اگه قراره خرمشهر توی دست دشمن باشه مرگ حاج احمدو برسون "و با همین حرف های شیرین و دلچسبت به رزمنده ها روحیه میدادی و انها ماندند کاری کردند
عاشورایی "خرمشهر ازاد شد قلب امام شاد شد.و حالا ما وارثان خون هزاران شهید هستیم "شهیدانی که جان خود را کف دست گرفتند و از اصحاب اخرالزمانی سیدشهدا شدند"حاج احمد نیستی ببینی امروز
جوانان انقلابی را با هزارن برچسب ناحق بدرقه میکنند"گاهی میگویند تندرو "گاهی میگویند بی سواد بی شناسنامه "گاهی هم ما را ترسو و لرزان و بزدل میخوانند"نشستن با ظالمان و دست دادن با مستکبران را افتخار خودشون میدونند"هنوز هم بچه ها از جنس شما هستند که امروز دری از باب جهاد بر انها گشوده است در سوریه و عراق"باز انها را با برچسب ها که دل ادم رنج میبرد صدا میزنند"که انها برای پول برای سهمیه "برای پست رفتند "برادر احمد اگر امروز شما هم در بین ما بودی حتما برچسب تندرو یا دلواپس به شما میزدند"خلاصه برایمان دعا کن "دعا کن ه این راه را محکمتر برویم"دعا ک حلقه ی صالحین حاج احمد متوسلیان(همدان)...
ادامه مطلبما را در سایت حلقه ی صالحین حاج احمد متوسلیان(همدان) دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : aahmadmotevaselian32d بازدید : 101 تاريخ : شنبه 31 ارديبهشت 1401 ساعت: 12:14